مبانی تحدید و سلب مالکیت از اشخاص از سوی دولت
|
زهرا حمیدی فرح آبادی1 ، اکبر فلاح2 ، علی فقیهی3  |
1- دانشجوی دکتری، گروه فقه و مبانی حقوق اسلامی، دانشکده علوم انسانی، واحد بابل، دانشگاه آزاد اسلامی، بابل، ایران. 2- استادیار، گروه فقه و مبانی حقوق اسلامی، دانشکده علوم انسانی، واحد بابل، دانشگاه آزاد اسلامی، بابل، ایران. (نویسنده مسؤول) 3- استادیار، گروه فقه و مبانی حقوق اسلامی، دانشکده علوم انسانی، واحد بابل، دانشگاه آزاد اسلامی، بابل، ایران. |
|
چکیده: (944 مشاهده) |
زمینه و هدف: مسأله تحدید و سلب مالکیت از اشخاص از سوی دولت یکی از مسائل مهم جامعه است. پرسش اصلی تحقیق این است که دولت با چه مجوزی میتواند اقدام به سلب و تحدید مالکیت از اشخاص نماید و در حقیقت مبنای فقهی و حقوقی قلمرو حاکمیت دولت در تحدید و سلب مالکیت از اشخاص چیست؟
مواد و روشها: روش تحقیق در این مقاله بهصورت توصیفی بوده است.
ملاحظات اخلاقی: تمامی اصول اخلاقی در نگارش این مقاله رعایت شده است.
یافتهها: در مجموع میتوان نظریههای سلب مالکیت را به سه دسته تقسیم نمود: آزادی مطلق مالکیت (سرمایهداری)؛ سلب مالکیت مطلق شخصی (اشتراکی یا سوسیالیزم) و سلب مالکیت جزئی شخصی (نظر اسلام).
نتیجهگیری: توجیهاتی مانند تقدم منافع عمومی بر خصوصی، مصلحت، اعمال حاکمیت توسط دولت و استناد به قاعده فقهی لاضرار، میتواند مجوز تحدید مالکیت خصوصی اشخاص باشد.
|
|
واژههای کلیدی: تحدید مالکیت، فقه، دولت. |
|
متن کامل [PDF 936 kb]
(528 دریافت)
|
نوع مطالعه: پژوهشي |
موضوع مقاله:
تخصصي دریافت: 1401/4/25 | ویرایش نهایی: 1403/11/12 | پذیرش: 1401/6/3 | انتشار: 1401/7/1
|
|
|
|
|
ارسال نظر درباره این مقاله |
|
|